بازاریابی اینترنتی نوعی بازاریابی مستقیم است که در بستر آنلاین با بیش از 21 روش مختلف بازاریابی دیجیتال صورت میگیرد. مدیر موفق کسبوکارها همیشه طبق بررسیهایی که انجام شده است؛ با بیش از 40 رسانهی مختلف به معرفی محصول، خدمت و کالای خودشان میپردازند. یک شرط مهم در موفقیت کسبوکار اینترنتی این است که ما بتوانیم با بکارگیری تکنیکهای مختلف بازاریابی دیجیتال مشتریان کافی به دست بیارویم. چرا که لزوم ادامه حیات و مرکز ثقل یک کسبوکار موفق، داشتن مشتریان وفادار به اندازهی کافی است.
نکتهی مهم در موفقیت کسب و کار آنلاین این است که به اینترنت مارکتینگ را بعنوان یک مدیر آینده، به چشم مرکز بازاریابی دیجیتال مارکتینگ نگاه کنیم. چرا که هر مدیر کسبوکاری میتواند بدون صرف هزینههای زیاد به بازاریابی آنلاین بپردازد. دلیل اینکه به شما توصیه میکنم از همهی روشهای اینترنت مارکتینگ بهره بگیرید؛ این است که ممکن است توزیع مشتریان واقعی کسبوکارتان فقط به یک یا چند رسانهی مختلف بازاریابی دیجیتال دسترسی داشته باشند. پس انتظار موفقیت کمپین تبلیغاتی شما فقط در یک یا چند رسانهی مختلف چندان اثربخش نیست.
یک مدیر آینده باید بودجهی تبلیغاتی خود را طوری برنامهریزی کنید؛ تا بتواند از رسانههای بیشتری همزمان جهت پیشبرد اهداف بازاریابی و فروش استفاده نمایید. متاسفانه برخی از ما تصور میکنیم که اگر فقط روی ایمیل مارکتینگ سرمایهگذاری کنیم نتایج مطلوب بیشتری به دست خواهیم آورد. باید این احتمال را بدهید که اگر مشتری بالقوهی کسبوکار شما، آدرس ایمیل الکترونیکی ندارد. چگونه این مخاطب راغب را نسبت به محصول و خدمت خودمان مطلع کنیم.
بازاریابی دیجیتال، علمی است بر اساس تحقیق و تحلیل که برای انتخاب استراتژیهای موثر بازاریابی آنلاین و سنجش میزان موفقیت این استراتژیها صورت میگیرد. بازاریابی آنلاین نوع پیشرفتهای از بازاریابی مستقیم است که به دلیل کاهش بودجهی تبلیغاتی، ماندگاری بیشتر، فراگیر بودن و قابلیت سنجشپذیری آن با رشد ابزارهای اطلاعرسانی و روابط عمومی جایگاه خاصی را در بین مدیران آینده باز کرده است.
بازاریابی دیجیتال به صورت بنری در ۲۷ اکتبر سال ۱۹۹۴ در سایت هات وایر نمایش داده شد. زمانی که این وبسایت با تبلیغات بنری در فضای محدود را تست کرد، موثرتر واقع شدند. در آن سال چهارده طراح تبلیغاتی مبلغی معادل ۳۰،۰۰۰ دلار برای نمایش سه ماهه تبلیغات خود پرداختند. از سال ۱۹۹۵ که شرکت سان میکروسیستم، زبان جاوا را به صورت عمومی منتشر کرد. دنیای وب به صورت یک رسانهی قدرتمند از سوی مخاطبان پذیرفته شد.
اهمیت حضور در بازار آنلاین
بازاریابی دیجیتال روز به روز از اهمیت بیشتری را در نزد مدیران کسبوکار پیدا میکند. در گذشته، بازاریابی آنلاین چیزی بود که اغلب کسبوکارهای خیلی بزرگ غالبا از آن چشمپوشی میکردند. چرا که صرف وقت و هزینه بر روی اینترنت مارکتینگ وقتی که کل کسبوکار شما محلی باشد به هیچ وجه قابل توجیه نبود.
اما امروزه با تغییر عادت مصرفکنندگان و افزایش تعداد جستجوی محلی در گوگل از طریق اینترنت، دیجیتال مارکتینگ اهمیت زیادی پیدا کرده است. این موضوع تا آنجا پیش رفته است که همهی کسبوکارها باید بازاریابی دیجیتال را به استراتژیها و برنامههای بازاریابی خود بیفزایند.
در کنار بازاریابی آنلاین، برندینگ اینترنتی هم باید مورد توجه مدیران آینده قرار بگیرد. چرا که اگر فردی از اینترنت تبلیغ خدمات یا محصولات شما را ندیده باشد؛ در حال حاضر قبل از اینکه یک مشتری جدید به کسبوکار شما مراجعه کند؛ این احتمال قوی را باید بدهید، که حتما نظرات دیگران را در خصوص فعالیت شما جویا میشود.
در نتیجه برندینگ اینترنتی به خاطر کیفیت و ارائهی خدمات به مشتریان اهمیت بسیاری دارد. مشتریان ناراضی بیشتر از مشتریان راضی نظرات خود را در شبکههای اجتماعی بیان میکنند. بنابراین داشتن یک برندینگ اینترنتی قوی و نظرات مثبت مشتریان دیگر، برای موفقیت یک کسبوکار در دنیای دیجیتال امروز بسیاری حیاتی است.
مهمترین ویژگیهای اینترنت مارکتینگ
تعاملی بودن رسانه:
رسانه پر قدرت آنلاین، بر خلاف دیگر رسانههای بازاریابی کاملا تعاملی است. چرا که بازخورد مخاطبین بلافاصله و در کمترین زمان ممکن قابل بررسی است. این قدرت تعاملی، نشان دهنده حساسیت این رسانه و لزوم طراحی درست کمپینهای تبلیغاتی است.
اثر بازاریابی ویروسی ( viral effect ):
شبکههای اجتماعی، ایمیل و پیام رسانی اینترنتی(Telegram) در بازاریابی دیجیتال به ما کمک میکنند؛ یک پیام خیلی سریع در بین جامعه وسیعی از کاربران منتشر شود. به این علت که ماهیت انتشار پیام بین دوستان است؛ نرخ دیده شدن و جلب توجه پیام بسیار بالا است. در این حالت به خاطر اینکه انتشار به صورت داوطلبانه صورت می گیرد؛ بودجه تبلیغاتی از سوی کسب و کار نیاز ندارد.
تاثیر فوقالعاده با بودجه بازاریابی پایین دارد؛ به قدری که برای اینترنت مارکترها اهمیت فراوانی دارد. راهاندازی کمپینهای تبلیغاتی ویروسی را به یکی از اصلیترین بخشهای هر برنامه بازاریابی دیجیتال قرار دادهاند.
بازاریابی اینترنتی شامل چند رسانهی مختلف است
اینترنت پر از چند رسانههای مختلف موسیقی، متن، ویدیو و تصویر است. امکانات چند رسانهای قابلیتی است که در اختیار بازاریاب اینترنتی قراردارد. در حال حاضر با افزایش سرعت دسترسی به اینترنت و گسترش گوشیهای هوشمند افراد علاقمند به مشاهده آنلاین ویدیو هستند.
اندازه گیری آسان نرخ بازگشت:
فضای آنلاین با ابزارهای سنجشی که در اختیار بازاریابان قرار می دهد؛ این امکان را به وجود میآورد که به سادگی بتوانند اثر هر تومان هزینه شده را اندازه گیری کنند. به سرعت اصلاحات لازم برای رسیدن به بهترین نتیجه را انجام دهند.
مخاطب:
شخصیت مجازی که برای افراد در اینترنت به وجود می آورد باعث می شود که کاربر آنلاین رفتاری کاملا متفاوت با فضای واقعی از خود نشان دهد. ماهیت تعاملی این رسانه و مخفی ماندن هویت کاربر در این تعامل، امکان واکنش سریع و قدرت رسانه های شخصی عواملی هستند که موجب این تفاوت می شوند. در صورتی که در طراحی کمپین به این تفاوت ها توجه نشود، بازخوردهای پیش بینی نشده ای از سمت مخاطبین پدید خواهد آمد.
نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، به علت فراوانی بسیار زیاد اطلاعات و سرعت دسترسی به آنها، کاربر آنلاین اصولا کم حوصله و زودگذر است. نرخ استاندارد حداکثر ۳ ثانیه برای جذب مخاطب به وب سایت نشانگر همین کم حوصله بودن کاربران مجازی است. از سوی دیگر تنوع بسیار زیاد محتوا باعث شده است که کاربران اینترنت بسیار تنوع طلب بوده و نتوان برای مدت طولانی کمپین یکسانی را پیاده سازی کرد.
اینترنت مارکتینگ یا تبلیغات آنلاین همگی بیانگر یک مفهوم هستند. کاهش هزینه ها، انعطاف پذیری، قابلیت اندازه گیری و تحلیل داده دقیق، کنترل بیشتر، توانایی برقراری ارتباطات موثرتر و … از مزایای این شکل از بازاریابی هستند.
برخی از روشهای بازاریابی دیجیتال
1) سئو (SEO) یا بهینه سازی برای موتورهای جستجو
سئو قدرتمندترین کانال بازاریابی آنلاین است. فکرش را بکنید، قرار گرفتن در صفحه اول نتایج جستجوی گوگل، و فراتر از آن، قرار گرفتن در رتبه اول برای کلیدواژه مرتبط با کسب و کارمان، چقدر می تواند اطمینان بخش و پر فایده باشد. واقعا کسب و کار آنلاینی کسی هست که چنین موقعیتی را دنبال نکند؟
تحقیقات اخیر Forrester نشان می دهد که ۷۱ درصد از تجربیات آنلاین از موتورهای جستجو شروع می شوند. همانطور که حدس می زنید گوگل پرکاربردترین موتور جستجو است که ۷۴ درصد از سهم بازار را به خود اختصاص داده است. غالب افراد یعنی چیزی حدود ۸۵ درصد، به درستی نتایج جستجو باور دارند.
کافیست این موارد را به این حقیقت که «۵ نتیجه نخست در گوگل ۶۷ درصد کلیک ها را به خود اختصاص می دهند» اضافه کنید تا اهمیت سئو در بازاریابی آنلاین کاملا برایتان مشخص شود.
موتورهای جستجو از الگوریتم های بسیار پیچیده ای برای رتبه بندی صفحات وب در نتایج جستجو استفاده می کنند. هرچند حداقل ۲۰۰ فاکتور مهم برای بهبود رنک گوگل وجود دارد اما بک لینک ها، چگالی و تناوب تکرار کلمات کلیدی، ساختار و لینک های داخلی، بهینه سازی تایتل ها و توضیحات متا و سرعت بارگزاری مناسب، در کنار تولید محتوای ارزشمند، نسبت به سایر موارد اولویت داشته و تاثیر گذاری بیشتری دارند.
به طور کلی سئو به دو بخش درون صفحه ای (On-Page Optimization) و برون صفحه ای (Off-Page Optimization) تقسیم می شود.
فراموش نکنیم که هدف اصلی موتورهای جستجو نمایش صحیح ترین محتوا به کاربرانی است که پاسخ سوالشان را در اینترنت جستجو می کنند یا در حال تحقیق برای خرید محصولی خاص هستند. بنابراین هنگام تولید و بهینه سازی محتوا همیشه مخاطبانتان را در اولویت قرار داده، ارزش و خوانایی آن را فدای تکنیک های سئو نکنید.
هدف از بهینهسازی موتورهای جستجو افزایش قابلیت بازدید و ترافیک وبسایت شما با استفاده از دستیابی به بالاترین ردههای نتایج موتورهای جستجو است. فرآیند بهینهسازی موتورهای جستجو به این معناست که شما وبسایت خود را به طریقی بهبود ببخشید که جذابیت را در نظر موتورهای جستجو چه از نظر محتوا و کدنویسیِ درون سایتی و چه از نظر حضور برونسایتی تضمین نماید. هر چه قدر وبسایت شما موتور جستجو پسندتر باشد، احتمال اینکه وبسایت در نتایج ارگانیک این موتورها برای عبارات کلیدی خاص در رتبههای بالاتری قرار گیرد، بیشتر میشود.
موتورهای جستجو از الگوریتمهای پیچیده برای تعیین ترتیب نتایج جستجو بر اساس عبارت جستجو شده استفاده میکنند. این الگوریتمها صدها عامل مختلف از نحوهی کدنویسی وبسایت گرفته تا ارتباط محتوای وبسایت با عبارت مورد جستجو و تعداد لینکهای ربایشی در وبسایت را مورد توجه قرار میدهند.
2) بازاریابی با استفاده از موتورهای جستجو یا SEM
این استراتژی شامل دو روش بهینهسازی موتورهای جستجو (Search Engine Optimization) (SEO) و بازاریابی موتورهای جستجو (Search Engine Marketing) (SEM) میشود. SEO فرآیند تنظیم وبسایت است تا هنگامی که مشتریان بالقوه کلمهی مورد نظر خود را که منطبق با محصولات شما است وارد میکنند، وبسایت شما در لیست موتور جستجو در رتبههای بالاتری قرار بگیرد. SEO رایگان است.
اما SEM بازاریابی اینترنتیِ پولی است که مثلا برای هزینهي پرداخت از طریق کلیک (pay-per-click)، هنگامی که کاربر یکی از کلمات کلیدی شما را در موتورهای جستجو مثل گوگل وارد میکند، تبلیغ شما به نمایش درخواهد آمد. آمارهای SEM میتواند بازخوردهای بسیاری خوبی در خصوص اثربخشی تبلیغ شما ارائه دهد، آمارهایی همچون نرخ کلیک (click-through rate) (تعداد دفعات کلیک بر روی تبلیغ به ازای تعداد دفعاتی که صفحهای مشتمل بر تبلیغ به نمایش درمیآید).
بازاریابی موتورهای جستجو یا SEM نسخه پولی SEO است؛ که در آن بازاریاب ها با خرید جایگاه های نخست نتایج جستجو برای کلمه کلیدی خاص و تبلیغ در آن، سعی در افزایش ترافیک ورودی و سرعت بخشیدن به پروسه های تولید لید دارند.
هنگام تحقیق درباره بازاریابی موتورهای جستجو حتما به نام Google AdWords برخواهید خورد. ادوردز سرویس تبلیغاتی گوگل (و پرکاربردترین ابزار SEM) است که اکثر ما با نام «تبلیغات گوگل» آن را می شناسیم. در این شکل از تبلیغات، گوگل به شما این امکان را می دهد تا با پرداخت پول بازای هر کلیک، وبسایتتان را در نتایج جستجو برای کلیدواژه ای خاص نمایش دهید.
البته استفاده از این ابزار آنقدرها هم سریع و ساده نیست و ساز و کارهای خودش را دارد؛ حتی ممکن است تبلیغ شما با بودجه ای کمتر، نمایش بیشتر و بازدهی بسیار بالاتری از تبلیغ رقیبتان برای همان کلیدواژه داشته باشد. تعریف صحیح کمپین، تخصیص بودجه درست، طراحی صفحه فرود مناسب برای این نوع تبلیغات و … مواردی هستند که بر کارایی و اثر بخشی آن اثر می گذارند.
به هر حال، تبلیغات گوگل تبلیغاتی هستند که در نتایج جستجو نمایش داده می شوند و درست مانند نتایج جستجوی ارگانیک، عنوان و محتوای آن، می بایست با کلیدواژه ها و عبارات جستجو مرتبط باشند.
رتبه های اول و دوم نتایج جستجو در گوگل حدود ۵۰ درصد از تمام کلیک ها را به خود اختصاص می دهند. بنابراین چنانچه با مدیریت صحیح در این جایگاه ها قرار بگیرید، حتما ترافیک ورودی به وبسایتتان افزایش خواهد یافت. البته به ازای هر کلیک و ورودی باید هزینه پرداخت کنید.
3) تبلیغات گوگل ادوردز
هزینه ای که برای هر کلیک پرداخت می کنید (CPC) ممکن است در طول زمان و با توجه به فعالیت های رقبا تغییر کند. همچنین کلیدواژه های مختلف هزینه های متفاوتی دارند. در برخی موارد قیمت هر کلیک حتی به ۵۰۰ دلار هم می رسد.
بنابراین از این استراتژی در مواردی استفاده کنید که درآمد حاصل از آن هزینه های تبلیغات را پوشش می دهند. اگر هنوز عمده فعالیت های شما در بازاریابی اینترنتی، به مراحل ابتدایی قیف فروش و تولید محتوا برای ایجاد Awareness مربوط می شود، بهتر است (بخصوص در محیط های رقابتی) بی خیال ادوردز شوید! چرا که بودجه شما به سرعت تمام خواهد شد.
گوگل مورد کاوی (Case Study)های زیادی را منتشر کرده که نشان می دهند نرخ بازگشت سرمایه یا ROI در این شکل از بازاریابی آنلاین می تواند به طرز قابل توجهی بالا باشد.
در هر صورت اگر از AdWords استفاده می کنید، با تعیین اهداف مشخص (Goal Setting) در گوگل آنالیتیکس یا دیگر ابزارهای اندازه گیری، و مانیتورینگ KPIها، می توانید بودجه تان را بهتر و کارآتر مصرف کنید.
4) بازاریابی محتوایی (Content Marketing)
داشتن یک وبلاگِ کاری نیز روش دیگری برای گفتگو با مشتریان و اطلاعرسانی به آنها در خصوص محصولات یا خدمات شماست. از وبلاگ میتوان برای ارائهی توصیه و گرفتن بازخوردهای سودمند استفاده کرد. علاوه بر وبلاگها، میکروبلاگها نیز وجود دارند که زیرمجموعهی وبلاگها هستند و به طور معمول شامل متون کوتاه ارسالی از طریق ایمیل، پیامرسانی فوری یا توییتر میشوند.
کانتنت مارکتینگ فعالیتی است که در آن، بازاریاب ها روی تولید محتوای ارزشمند و انتشار آن بین مشتریان بالقوه تمرکز می کنند. دقت کنید که بازاریابی محتوا چیزی متفاوت با کپی رایتینگ است. در بازاریابی محتوایی با تولید و انتشار محتوا سعی در تولید لید و قانع کردن مشتری برای اقدام به خرید می کنیم. درحالیکه کپی رایتینگ بیشتر به Packaging شبیه است و نقش ترغیب کنندگی دارد.
بنابر تعریف Content Marketing Institute، بازاریابی محتوایی «یک رویکرد استراتژیک بازاریابی است که بر تولید و انتشار محتوای با ارزش، مرتبط، و یکپارچه برای دستیابی به مخاطبان مشخص و نگهداری آنها انجام می شود».
برخلاف تبلیغات مقطعی، بازاریابی محتوایی یک استراتژی بلند مدت است که با استفاده از آن به مخاطبانتان نشان می دهید که برای آنها واقعا اهمیت قائلید. مشتریان، اهداف و جنبه های مختلف کسب و کارتان را بشناسید. در کانتنت مارکتینگ به مخاطبانمان محتوای مختص به خودشان را ارائه می کنیم و با تداوم آن، رابطه ای قوی بین آنها و خودمان ایجاد می کنیم.
البته تولید محتوا صرفا به معنای نوشتن در وبلاگتان نیست. فایل های ویدئویی، پادکست ها، کتاب های الکترونیکی، عکس ها و اینفو گرافیک ها، همگی در «جعبه ابزار» بازاریابی محتوایی قرار می گیرند.
5) بازاریابی شبکه های اجتماعی – Social Media Marketing
شبکههای اجتماعی از قبیل توییتر (Twitter)، فیسبوک (Facebook)، لینکداین (LinkedIn) و پینترست (Pinterest) فرصتهای مناسبی برای بازاریابی آنلاین فراهم نمودهاند. شبکههای اجتماعی، بستری برای گفتمان هستند در نتیجه لازم است تا به جای صرفا گذاشتن پستهای تبلیغاتیِ خدمات و محصولات خود، حضوری فعالانه در این شبکهها داشته باشید.
قطعا با بازاریابی شبکه های اجتماعی آشنا هستید. شبکه های اجتماعی ابزاری قدرتمند برای برقراری ارتباط با مشتریان، درگیر کردن آنها با نام برند (Engagement) و سوق دادن آنها به سمت خدمات یا محصولتان است. اما واقعا بازاریابی شبکه های اجتماعی چیست؟
مثل همیشه ویکی پدیا یکی از اولین نتایجی است که هنگام جستجو درباره « تعریف بازاریابی شبکه های اجتماعی » به آن بر می خوریم؛ تعریفی که البته چندان چنگی به دل نمی زند: «بازاریابی شبکه های اجتماعی، یکی از فعالیت های بازاریابی آنلاین و فرایند افزایش ترافیک یا ورودی وب سایت یا کسب توجه به یک موضوع، از طریق رسانههای اجتماعی است».
به اشتراک گذاری محتوای وبسایت یا وبلاگتان، بدون شک یکی از کارهایی است که در شبکه های اجتماعی انجام خواهید داد. این موضوع علاوه بر کمک به شناخته شدن محصولتان، روی سئو و بهبود رتبه شما در گوگل هم تاثیرات مثبتی خواهد داشت.
اما فعالیت در شبکه های اجتماعی فراتر از این حرف هاست.
«بازاریابی شبکه های اجتماعی، پروسه تولید محتوا، متناسب با فضا و نحوه کارکرد رسانه های اجتماعی مختلف، به منظور ایجاد علاقه و همرسانی ارگانیک (Engagement & Sharing) و هدایت ترافیک به سمت محصول/خدمات است».
هنگام برنامه ریزی برای فعالیت در شبکه های اجتماعی باید دو موضوع مهم را مد نظر داشته باشیم؛ یکی محتوا یا Content و دیگری زمینه یا Context.
محتوا یا Content هر چیزی است که در رسانه های اجتماعی با دیگران به اشتراک می گذارید. از یک Status ساده در فیس بوک تا عکس و ویدئو در اینستاگرام، اخبار مربوط به صنعت فعالیتتان در لینکدن و الی آخر. اما نکته اینجاست که محتوای شما می بایست با Context یا زمینه و فضای شبکه های اجتماعی همخوانی داشته باشد؛ در غیر اینصورت فعالیت های شما در شبکه های اجتماعی اثر بخشی خاصی نخواهند داشت.
برای مثال شاید طنازی در توییتر کاملا طبیعی و کاربرپسند باشد اما در لینکدن ارائه دلیل و مدرک و لحن علمی بیشتر مورد قبول قرار می گیرد. البته بدون شک نحوه فعالیت های شما در این پلتفرم ها، از اولویت های شما در برندینگ و موقعیتی که برای نام تجاری تان متصور هستید (Brand Positioning) نشات می گیرند.
به شبکه های اجتماعی صرفا به عنوان محلی برای بازنشر محتوای وبسایت نگاه نکنید. قصه گویی کنید و در هر رسانه اجتماعی موضوعات متناسب با همان رسانه را با دیگران به اشتراک بگذارید.
6) تبلیغات کلیکی یا PPC
پرداخت از طریق کلیک، نوعی از بازاریابی ربایشی (Inbound Marketing) است که برای ترویج کسبوکار از طریق تبلیغات در کنار نتایج ارگانیک یا طبیعیِ جستوجو به کار میرود. هر تبلیغ بهواسطهی جستجوی کلمهی کلیدی خاصی به نمایش درمیآید و تبلیغکننده تنها زمانی برای تبلیغ خود پول میدهد که کاربر روی آن کلیک کند و از وبسایت او بازدید نماید، به همین دلیل به این روش، پرداخت از طریق کلیک میگویند. خدمتِ تبلیغ پرداخت از طریق کلیک در همهی مورتورهای جستجوی اصلی از جمله گوگل، یاهو و بینگ علاوه بر موتورهای جستجو و وبسایتهای کوچکتر ارائه میشود.
در حالی که هنوز آگهیهای تبلیغاتی در صفحات اینترنت دیده میشود، اما گزینههای بیشمار دیگری از صفحات جانبی گرفته (صفحاتی که پیش یا پس از صفحهی مورد نظر به نمایش درمیآید) تا تبلیغات نوشتاری نیز وجود دارد. علاوه بر این، شبکههای اجتماعی مختلف مثل فیسبوک پلتفرمهای تبلیغاتی خاص خود را نیز عرضه میکنند.
تبلیغات کلیکی PPC (یا Paid Per Click) کارکردی مشابه با بازاریابی موتورهای جستجو دارد. ممکن است بارها به این شکل از تبلیغات و بازاریابی دیجیتال در شبکه های اجتماعی برخورد کرده باشید. در غالب شبکه های اجتماعی می توانید با تعریف تبلیغ مدنظرتان و انتخاب جامعه آماری هدف، آن را به کاربران نمایش داده و در ازای هر کلیکی که روی تبلیغ انجام می شود، هزینه ای مشخص پرداخت کنید.
فیس بوک، توییتر، لینکدن و اینستاگرام چنین امکانی را در اختیارتان قرار می دهند. اما با توجه به شرایط خاص سیاسی و اقتصادی یا به عبارت ساده تر به خاطر تحریم ها! امکان استفاده از این ابزارها در ایران بسیار محدود است.
چیزی که در ایران به عنوان تبلیغات PPC می شناسیم عملا محدود به تبلیغات متنی یا بنری در دیگر وبسایت ها محدود می شود. برای استفاده از این کانال بازاریابی دو راه وجود دارد.
یکی مذاکره مستقیم با وبسایت ها و دیگری استفاده از خدمات آژانس های تبلیغاتی مانند Anetwork، کلیک یاب و یا عدد و … برای تبلیغات موبایلی.
در روش اول هر چند زمان و انرژی بیشتری صرف راه اندازی کمپین تبلیغاتی تان خواهید کرد اما کنترل بیشتری بر فرایندها خواهید داشت. در روش دوم هرچند تبلیغ شما در شبکه گسترده تری از وبسایت ها و اپلیکیشن ها به نمایش در می آید، اما کنترل اینکه تبلیغ شما دقیقا در چه زمانی و در چه وبسایتی به کاربران نشان داده می شود تقریبا خارج از دسترس شما خواهد بود.
صرف نظر از روشی که به کار می گیرید، اندازه گیری را فراموش نکنید. نرخ کلیک یا CTR بنرهای مختلف را مانیتور کنید، برای صفحات فرودتان UTM تعریف کنید، متریک ها و عملکرد هر کمپین را با تعریف صحیح اهداف یا Goal Setting در گوگل آنالیتیکس اندازه گیری کنید تا با مشخص کردن ROI یا نرخ بازگشت سرمایه، بتوانید برآوردی صحیحی از نحوه کارکرد تبلیغات کلیکی داشته باشید و مدام فرایندهایتان را بهبود ببخشید.
7) بازاریابی وابسته یا همکاری در فروش (Affiliate Marketing)
یک شرایط خیلی ساده و نه چندان دور از انتظار را فرض کنید: به یکی از دوستانتان رستورانی را که دوستش دارید، یا فروشگاهی را که خودتان برای خرید وسایل کوهنوردی سراغش می روید، پیشنهاد می دهید. دوست شما از رستوران یا فروشگاه خرید می کند؛ و خب طبق تجربه چیزی جز تشکر از طرف دوست مذکور (که البته بسیار ارزشمند هم هست) گیرتان نمی آید!
حالا کمی خیال پرداز باشید: دفعه بعد که مسئول رستوران یا فروشگاه را می بینید، ۱۰ درصد از مبلغ خرید را به خاطر معرفی دوستتان، به شما هدیه می دهد. بازاریابی وابسته، همکاری در فروش یا Affiliate Marketing چیزی جز این نیست.
AMAZON بهترین مثال برای بازاریابی وابسته است. با ثبت نام در برنامه Affiliate Marketing آمازون، می توانید یک لینک مخصوص به خودتان برای هر یک از محصولات آمازون ایجاد کنید و در وبسایت یا وبلاگتان قرار دهید. آمازون درصدی از فروش را بازای هر خریدی که از طریق لینک های شما انجام شده باشد، به عنوان کمیسیون به حساب شما واریز می کند.
8) بازاریابی ایمیلی یا ایمیل مارکتینگ
به محض اینکه شما لیستی از ایمیلهای مشتریان بالقوه تهیه نمودید، بازاریابی ایمیلی میتواند یک روش مؤثر برای رساندن پیامتان باشد. شما میتوانید این لیست را با توجه به اخبار شرکت، رویدادهای آینده و پیشنهادهای ویژه بهروز نمایید. همچنین میتوانید خبرنامهها و پیشنهادهای شخصیسازیشدهای با توجه به نیاز مشتریان خود ارسال کنید.
ایمیل یکی از بهترین ابزارها برای برقراری ارتباط (Communicate) با مشتریان و لیدها (Leads) یا سرنخ های فروش است؛ و تا جایی که من تجربه کردم، در غالب موارد بین تمام فعالیت های بازاریابی آنلاین، ترافیک ورودی از طریق ایمیل مارکتینگ بیشترین نرخ تبدیل و ROI را دارد؛ و ابزاری بسیار قدرتمند برای Lead Nurturing است.
اما اشتباه نکنید! ایمیل مارکتینگ به معنای ارسال ایمیل تبلیغاتی و انتظار برای رشد فروشتان نیست. کمپین بازاریابی ایمیلی موفق پیش شرط های خودش را می طلبد.
پیش از ارسال ایمیل لیست مخاطبان و گیرنده هایتان را مرتب کنید. چند پروفایل یا پرسونای مشتری مشخص کنید. براساس اطلاعات و اندازه گیری های قبلی گیرنده ها را دسته بندی کنید. برای هر پرسونا، با رعایت اصول کپی رایتینگ و براساس استراتژی محتوا، ایمیل خودش را تهیه کنید و با پیش بینی پارامترهای لازم برای اندازه گیری، میزان اثر بخشی هر کدام را مانیتور کنید. A/B تست یا آزمون های جداگانه را فراموش نکنید و مدام به دنبال تصحیح فرایندهایتان باشید.
9) بازاریابی موبایلی
موبایلها به سرعت به وسایلی تبدیل شدند که همهی مردم همیشه آن را با خود به همراه دارند، در نتیجه ارسال پیامهای متنی و سایر روشهای تبلیغات موبایلی بهترین روش برای دستیابی به مشتریان بالقوه است.
10) پادکست
اینها تعدادی از استراتژیهای بازاریابی اینترنتی هستند اما هنوز روشها و استراتژیهای دیگری نیز در حال توسعه هستند. اما پرسونای مشتری چیست؟ پرسونای مخاطب یا مشتری، تصویری فرضی از مشتری است که بر اساس تحقیقات و داده های واقعی که از مشترینتان دارید تعیین می شود. ویژگی های دموگرافیک، الگوهای رفتاری، انگیزه ها و اهداف، جزء مواردی هستند که باید هنگام تعیین پرسونای مشتری در نظر بگیرید.
نتیجه گیری:
بازاریابی آنلاین همان اهداف بازاریابی سنتی را دنبال می کند. تولید لید و افزایش Awareness. آنلاین مارکتینگ یا تبلیغات اینترنتی بسیار ابزار محور و نیازمند اندازه گیری است. از ابزارهای عمومی تر مانند گوگل آنالیتیکس تا ابزارهای هوش تجاری یا Business Intelligence برای تحلیل های پیچیده تر.
نظرات